بایرام bayram

+0 به یه ن

بایرام  bayramدر زبان ترکی از ریشة «بایراماق» bayırmaq یعنی جشن گرفتن است.

«بای bay» یا صورت دیگر آن «بیگ bəy» در زبان ترکی به معنای ثروتمند، بزرگ، عظیم و سعادتمند، داماد. رئیس طایفه و امیر است.
لقب اعیان. فرمانروایی که در رأس یک «بوی boy» (ایل)  قرار می‌گرفت.
وظایف او عبارت بود از: حفاظت از پیوندهای درون قبیله، اجرای حق و عدالت و دفاع از قبیله در برابر حملة دشمن. بیگها با در نظر گرفتن جسارت، قدرت مالی و حسن شهرت انتخاب می‎شدند. با گذشت زمان و افزایش قدرت و امکانات بوی‎ها، وظیفة بیگ نیز صورت موروثی یافته و به جز در موارد استثنایی، از حالت انتخابی خارج شد. عنوان بیگ از زمان مته خان mətə xan(موتون یعنی بیگ تون) موجود بود و تاریخی 2300 ساله دارد. از سدة 11 میلادی، معنای بیگ گسترش یافته و تا زمان ما نیز ادامه یافته است. در فارسی Beyg تلفظ می‌شود. به صورت «بای» و در معنای ثروتمند و مالدار وارد زبان عربی و به صورت Big و Beg وارد زبان انگلیسی شده است. فعل «بَاَیَ» به معنای فخر فروخت، نیز وجود دارد. همچنین «البیک» (جمع آن بکوات یا بیکات) نیز در عربی به معنای لقبی کاربرد دارد که به فرزندان وزراء و افراد سرشناس و صاحبان مال و نفوذ داده می‌شود. لقبی اختصاری دریادار و فرماندار.

ریشة واژة «بایرام» نیز از اینجاست. یعنی «بایماق» baymaq یعنی بزرگ شدن. «بایینماق» bayınmaqیعنی آباد شدن. «باییندیر» bayındır یعنی آباد( نام یکی از روئسای ایلات 24 گانه اغوز ) واژة «بایرام» نیز در واقع به معنای جشن بزرگ است.


افراد هر ملتی متناسب با محیط جغرافیایی و ساختار باورهای خود، روزهایی را به عنوان عید جشن می گیرند. اگرچه «بایرام» در معنای کلی به معنای «جشن» است ولی چون مهمترین جشن در میان ترکان، جشن روز آغاز بهار است، از آن به عنوان «بایرام» در معنای کلی نام برده می شود. آنچه که روشن است جشن آغاز بهار در ابتدا فاقد هر گونه درونمایة دینی بوده و تماماً با آیینهای کشاورزی ارتباط داشته است ولی با گذشت زمان این جشن پیچیده تر شده و در ساختار باورهای اساطیری و دینی ترکان جای گرفته است.


عید نوروز زیباترین و قدیمی ترین روز برای سپاسگزاری از خداوند و روز خروج ترکان از ارکنه قون[2] است. آیینی که در نقطة مشترک فهم، اندیشه و رفتار ترکان جای گرفته است. قدیمی ترین مراسم ترکان که مفاهیم طبیعت، خدا و انسان را در محدودة دینی گؤگ ترکها یعنی باورهای شمنی و قامها در برمی‌گرفت.[3] این عید در میان ترکان که بانی این عید باستانی هستند، با نامهای مختلفی چون اولوسون اولو گونو ulusun ulu günü(روز بزرگ ایل)، یئنگی گون yengi gün(نوروز)، قوجا بایرام qoca bayram(عید باستانی)، شکر بایرام şəkər bayaram(عید شیرین)، یاز بایرامی yaz bayramı(عید بهار)، سلطان بایرام sultan bayram (عید بزرگ) ... نامیده می‌شد.

بایرام - (Bayram) جشن. عید. خوشحالی. خوشبختی. شادی. زیبایی. نوعی از پارچة مخصوص بافت ریسمان که شبیه به متقال عراقی امّا از آن نازکتر است. به صورت بهرام و پدرام وارد زبان فارسی و به صورت «بیرام» وارد لهجة سوری زبان عربی  شده است.


qaynaqlar

اؤتوکن سؤزلوگو. جلد 2. ص 513؛ آلتایجا تورکجه سؤزلوک. امینه گورسوی. آنکارا. 1991. ص 37؛ چاغاتای دیلینین ایضاحلی لغتی. سین کیانگ. 2002. ص 100؛ درله مه سؤزلوگو. جلد 2. آنکارا. 1965. ص 584؛ ارک سؤزلوگو. اسماعیل جعفرزاده . تبریز. 1389. ص 557؛ قاشقای سؤزلوگو. اسدالله مردانی. «بهرام» باشلیغی؛ قاموس اعلام ترکی. شمس الدین سامی. جلد اول. ص 278؛ ترکمنجه تورکجه سؤزلوک. طلعت تکین. آنکارا. 1995. ص 54؛ «توروز» سؤزلوگو. حسن بیگ هادی. تبریز. 20013. «بایرام» باشلیغی. تورک دیلینین اتیمولوژیک سؤزلوگو. حسن ارن. آنکارا. 1999. «بایرام» باشلیغی.


[3] . برای آگاهی بیشتر دربارة خاستگاه ترکی عید نوروز ن.ک:

-Türklerde YılbaĢı ve Bahar Geleneği / Prof. Dr. Ahmet Pirverdioğlu. Turkler. Cilt 3. Ankara. 2002. S.44






  • [ 1 ]