داستان sarı gəlin داستان ساری گلین و ماجرای شیخ صنعان
یازار : | بؤلوم : موسیقی çalqı
+0 به یه ن
ساری گلین داستان دختر قبچاق مسیحی است که بنا بر یافته های دکتر فخر الدین کیزیر اوغلو Professor Fəxrəddin Kirzıoğlu به وجود آمدن اثر تاریخی ساری گلین را در آستانه قرن 20 چنین تصویر میکند
شیخ صنعان از شاگردان عبداقادیر گیلانی برای ترویج اسلام وارد شهر پنک که در قسمت بالای رودخانه پنک قرار داشت میشود و عاشق دختر قبپاق ملک شاه شهر میشود ، پس از کلی دعا و عشق، دختر قبچاق را عاشق خود کرده و مسلمان میکند
اما با مخالفت شاه قبچاق روبرو شده و با 40 مرید خود و دختر مو طلایی به کوه های الله اکبر پناه میبرند و در آنجا توسط سربازان حاکم کشته میشوند ، از این رو این داستان تبدیل به افسانه میشود
داستان ساری گلین مربوط به این کوه و این شهر اسن پنک شهری
در اواخر قرن 19 اؤزه ییر حاجی بئی اوغلو Üzeyir_Hacıbəyov و حسین جاوید Hüseyn cavid در عصری که اخرین پادشاهی مسلمان تورک یعنی عثمانی به زوال رفته بود و حکومت ارمنی نوظهور در منطقه به دنبال ایجاد هویت برای خود بود اقدام به جمع آوری داستان های شفاهی و تاریخی خلق تورک در آذربایجان کردند ، اؤزه ییر حاجی بئی اوغلو از این رو از میرزا سمندر شیروانلی دعوت کرد تا در باکو این داستان تاریخی را به نظم بکشد اما چند روز قبل از اجرای اپرا بنا به تحریک عده ای میرزا سمندر شعرها را پس گرفت و اؤزه ییر حاجی بئی اوغلو در مدت کم مجبور به استفاده از ادبیات شفاهی و یادگارهای شفاهی خلق شد .
اولین اپرا در سال 1909 به صحنه رفت
Professor Fəxrəddin Kirzıoğlunun “Qars tarixi İstanbul. 1953. səh.381 ”
شهریار در این باره در شعر " گئتمه ترسا بالاسی " میگوید:
آللاهیندان سن قورخماییب اولسان ترسا،
قورخورام منده دؤنوب دین مسیحایه گلیم.
شیخ صنعان کیمی دونقوز اوتاریب ایللرجه،
سنی بیر گؤرمک اوچون معبد ترسایه گلیم